یك منظور از تثلیث ممکن است این باشد كه خدا یك موجود است ولی در سه چهره جلوه كرده است. مثل هنر پیشه واحدی كه یك هنرپیشه است، ولی به تعداد فیلمهایی كه بازی كرده است، چهره های مختلف از خود نشان داده است، در یك فیلم به چهره یك انسان پیر و در فیلم دیگر به چهره یك جوان و در فیلم دیگری به چهره شخص سخاوتمند و غیره، ظاهر شده است.
مسیحیان میگویند خداوند یك موجود است، اما عاجز نیست از اینكه در جلوه گاه های مختلف جلوه كند و اتفاقاً در سه چهره خودش را جلوه داده است كه از آن تعبیر به « سه چهره بودن خدا » یا «خدای واحد در سه چهره » میكنند. ولی مسیحیان عموماً « خدای واحد در سه چهره » را رد میكنند، چون میگویند حرف ما اگر اینقدر میبود باید میگفتیم خدا در همه جهان خودش را نشان داده یعنی همه جهان چهره خداست و خداوند به تعداد موجودات جهان چهره دارد. این دید از نظر مسیحیان در جانب تفریط است، یعنی كوتاه آمدن از مدعاست زیرا اگر این را بگویند [ در واقع گفته اند که ] حضرت رسول (ص) هم چهره دیگری از خداست، بودا هم چهره پنجم خداست و غیره؛ و این چیزی نیست كه مسیحی بگوید. زیرا او برای مسیح ( ع ) [ به عنوان یکی از افراد تثلیث ] خصوصیتی قائل است كه برای دیگر پیامبران و بزرگان و بطور كلی، پدیده ها قائل نیست.
با توجه به افزایش روز افزون منابع مجازی در مورد عرفان به ویژه درباره شاعر بزرگ ایرانی مولانا جلال الدین مشهور به مولوی و بیان مطالب غیر کارشناسی درشبکه های مجازی، برآن شدیم تا با استفاده از سخنان اساتید مطرح عرفان و مولوی شناسان با اطمینان از صحت مطالب و منابع چکیده ای از شرح حکایات مثنوی، فیه ومافیه، ابیات دیوان شمس و فایلهای سخنرانی در این خصوص و سایر عرفا را در اختیار علاقمندان قرار دهیم.